شعری در وصف روستای رشت آباد:
ســلام خدمــت رشت آبـــادیـــهای عـــزیز هـــدف از طراحی ایـــن وبلاگ معرفی روستای رشت اباد و مردمان آن و زیباییهای این روستا به کشور ویا حتی به جهانیان است. نه تنها من حتی مطمئنم که همه ی اهالی این روستا به رشت آبادی بودن خودشون افتخار میکنن وهمه آرزوی سرافرازی این روستا رو دارن! امیدوارم از مطالبی که در پایین صفحه گذاشته شده خوشتون بیاد ونهایت استفاده رو ببرید!! خواهشا با نظرات خودتون مارو دلگرم کنید تا بهتر کارمون رو انجام بدیم!! اگه این وبلاگو میخونید لطفا به به هرکی که میشناسیدش معرفی کنید تا همه ی مردم بهتر با این روستا آشنا بشن!!
به امیــــــد موفـــــقیت رشت آباد و مـــــردم رشـــت آبــــاد در تـــمام امـــور!!!!
مدیریت وبلاگ : سلمان کاوش
هفتم مهر ماه سال 1391
به نام خدا
روستــای رشت آبـــاد ( خـُـــرم لات )
گردآورنده : سلمان کاوش رشت آبادی
تابستان 1401
پیشگفتار :
نگارش این نوشتار از سال 1400 خورشیدی و با هدف معرفی روستای رشت آباد و تاریخچه این روستا آغاز شد. برای این تاریخچه در این سالها به کتب تاریخی و دست نوشته های زیادی رجوع شد تا حتی الامکان مطلبی درخورِ مردم این خطه عرضه شود. و نوشته ای باشد برای نسل های آینده که شاید و شاید به دنبال گذشته و ریشه خود آمده اند. باید تاریخ روستا را با جمع آوری و اسناد و یادداشت های گذشته بهتر شناخت. هراندازه این اسناد مربوط به مسائل مختلف و به گذشته های دورتری باشد مارا به نتیجه گیری های گسترده تر و سودمندتر رهبری میکند. باید از توجه و دلبستگی زنان و مردان آگاهی که به شناخت تاریخ زندگی مردم خطه خود علاقه مندی نشان داده اند و مرا یاری کردند سپاسگزار باشم. این کمترین حاصل تلاش آنها محسوب میشود.
مختصری از گیلان در زمان باستان و بعد از ورود اسلام
سرگذشت مردمی که در شمال ایران و درکنار دریای خزر زندگی میکنند بوقایع محدود جفرافیایی ان ناحیه منحصر نمیگردد و تاریخ محلی ان می تواند در بسیاری از زمانها بیانی از حوادث عمومی ایران بوده باشد. یکی از دلایل این امتیاز از انجا به دست می اید که ساکنان منطقه هرگز اجازه ندادند متجاوز بیگانه ای در آن راه یابد. حتی خاندان های باستانی ( هخامنشی، ساسانی و ... ) که بر ایران حکومت میکردند نه تنها در مطیع ساختن آنان ناکام ماندند بلکه غالبا نمیتوانستند از حملات مردم گیل و دیلم در امان باشند و ما نشانه های ان را از زمان هخامنشیان تا عصر ساسانی و پس از ان در دوران امپراطوری اسلام فراوان میبینیم.
دلایلی که گیلان به صورت پناهگاهی مطمئن برای همه کسانی که میخواستند سلحشورانه در مقابل تجاوز بمانند:
وجود ریگزارها و صحراهای خشک میان این منطقه و بخش های مرکزی ایران
ارتفاعات صعب العبور و گذرگاهای معین ان که عبور دشمن را محدود میساخت
هوای نامتناسب و رطوبت فوق العاده که بیگانه را خیلی زود از پای در می اورد
زندگی ساده و سلحشورانه و انتقال این خصلت ها به نسل بعدی خود
هنگامی که هخامنشیان با حمله اسکندر روبه رو گردیدند کادوسی ها ( گیل ها ) به کمک داریوش که مورد غضب سپاه مقدونی بود بپا خاستند و این امر خشم اسکندر را برانگیخت و اورا به هجوم و حمله به طرف گیلان مصمم کرد( از کتاب گیلان از آغاز انقلاب مشروطه محمدتقی میر ابوالقاسمی )
باید گفت که تقریبا در تاریخ پیش از اسلام ( قبل از حمله اعراب ) به آن اندازه که باقیمانده است در زمینه نوع و کیفیت زندگی مردم گیل و دیلم سخنی به میان نیامده است؛ چه رسد به ناحیه کوچکی در حاشیه سپیدرود. تنها از لابه لای نوشته ها و آثار غیرمکتوب دیگری که به جامانده میتوان به گونه هایی از ویژگی های زندگی عمومی مردم به این سامان دست یافت. بعد از پایان سلسله ساسانی ( آخرین سلسله ایرانی ) و ورود اعراب به ایران گیلان جزو آخرین سرزمینهایی بود که به دست اعراب افتاد. این کشمکش ها میان اعراب و مردم گیل و دیلم تا اواسط قرن سوم هجری ( چیزی حدود دو قرن ) ادامه داشت تا گیلان و دیلمستان به دست خلفای عباسی ، آل بویه و ... افتاد.
ازاین رو نگارنده ترجیحا به آثار مکتوب ، شنیده ها ، دست نوشته ها و عکسهای قدیمی که از روستای رشت آباد موجود میباشد میپردازد.
حدود جغرافیایی و آب و هوا
رشت آباد نام یکی از روستاهای استان گیلان از توابع کوجه اسبان ( کوچصفهان امروزی ) میباشد.
این روستا حدودا در 22 کیلومتری اتوبان رشت به لاهیجان واقع شده است. و از سمت شرق با چولاب از غرب با لولمان از شمال با کیسم و جنوب با مبارک آباد و فشتم همسایه میباشد. روستای رشت آباد خود دارای سه قسمت ( بالا محله -پایین محله - جیرکیسم ) میباشد. که شاید وجود مساجد یا اربابان از گذشته در این چهار قسمت باعث این تقسیم بندی ها شده است ( مستند نیست )
جالب است بدانید دو رشت آباد دیگر نیز در ایران وجود دارد
1 - رشت آباد زنجان 2 - رشت آباد آذربایجان شرقی
تمام موارد ذکر شده در این کتاب مربوط به روستای رشت آباد در استان گیلان میباشد.
متن زیر از کتاب دارالمرز ایران نوشته لویی رابینو ( مربوط به 112 سال پیش )
در 27 کیلومتری مشرق رشت ، کنار جاده رشت به لاهیجان و در ساحل چپ سپیدرود روستایی به نام رشت آباد قرار دارد. رشت آباد بخشی از قراء خمسه است. خمسه ناحیه کوچکی است شامل چولاب -خوشکاروندان - ابراهیم سرا - طارامسر - رشت آباد که فشتم و مبارک آباد نیز به آنها اضافه گردیده است. آب و هوای این منطقه مرطوب و متغیر و برای رشد و پرورش گیاهان و درختان مختلف مناسب میباشد.
میانگین درجه حرارت تا حدود 3 در زمستان و 28 در تابستان میباشد. میزان نزول برف چون دوره یخبندان در استان گیلان طولانی نیست و حداکثر ارتفاع برف ممکن است تا 80 سانت برسد. درسال 1383 خورشیدی برفی سنگین به ارتفاع حدودا یک متر روستای رشت آباد را سفیدپوش کرد و خسارات زیادی به بار آورد. بازهم به نقل از قدیمی های روستای رشت آباد، در گذشته برف و بوران های سنگین تر از 1383 هم رخ داده است. طوری که افراد برای رفت آمد یا برداشتن آب از چاه مجبور به حفر تونل در برف بودند.
مشاغل مردم رشت آباد از گذشته تا امروز
(کتاب لویی رابیتو) موسسه ای برای خشک کردن پیله ابریشم در این ناحیه بنا گردیده است. خاک این منطقه در نزدیکی سفیدرود پوشیده از علف است و چون درخت فراوانی در این سرزمین روییده از دور دیده نمیشود. کتاب سفرنامه شمال چارلز مکنزی 160 سال پیش قبل از اینکه به ساحل چپ سفیدرود برسیم از ده کوچکی به نام رشت آباد که در سمت راست ما قرار داشت گذشتیم. در طرف چپ چند کلبه روسی دیده میشد. در فصل ماهیگیری عده ای در آن اقامت دارند. فصل ماهیگیری فوریه و مارس است. و هنوز کسی به آنجا نیامده بود. زمین ماسه ای محکم و اطراف رودخانه علفزار بود. عرض رودخانه 34 متر بود ولی زیاد عمیق نبود. سوار قایقی شدیم تا به آنطرف رودخانه برویم صاحب قایق میگفت اجاره سالیانه آن 100 تومان است.
از متون بالا میتوان دریافت که در گذشته های دور اهالی این منطقه به پروش پیله های ابریشم ، باغداری ، ماهیگیری ،کشاورزی و غیره ... مشغول بوده اند. البته امروزه شغل بیشتر اهالی روستای رشت آباد کشاورزی ( کاشت برنج ) و بعضا دامداری میباشد. و مشاغلی مانند نوغانداری و ماهیگیری به حاشیه رفته است. که کم شدن آب سپیدرود و از بین رفتن باغها و پوشش گیاهی هم در این روند بی تاثیر نبوده است. این روزها ( سال ۱۴۰۰ ) همه چیز بوی مدرنیته گرفته و با فشارهای اقتصادی که از هر طرف به مردم وارد میشود اغلبا زمین های زراعی و باغ های خود را میفروشند و به شهرها کوچ میکنند
بنای تاریخی ( کهنه حمام یا حمام قدیم )
معماری این بنا مربوط به دوره قاجار است و عمده مصالح ساختمانی به کار رفته در آن آجر است. این حمام دارای خزینه آب سرد، آب گرم ،آتش دان و منبع آبرسانی است که سوخت آن ابتدا با هیزم وسپس با نفت سیاه تأمین می شد و مورد استفاده عموم و اهالی این روستا بوده است. به گفته اهالی قدیمی روستای رشت آباد از این حمام محل های اطراف نیز استفاده میکردند، و تا دوردستها جایی برای استحمام وجود نداشت. بقاع متبرکه قدیمی، حمام قدیمی شکیبی، حمام قدیمی رشت آباد ( خواجه ساطور )، پل خشتی بلسبنه و لاله دشت از جمله مهم ترین آثار تاریخی بخش کوچصفهان هستند. حمام قدیم رشت اباد از گذشته های دور باقی مانده، دیوارها و آجرهایش نمایانگر این است که در طول این زمان چه چیزهایی را به خود دیده، انسانهایی با رفتارهای متفاوت، طبیعتی با شکل متفاوت و مردمانی با فرهنگ متفاوت …و همچنان استوار ایستادگی میکند. به نقل از قدیمی های روستا این حمام توسط فردی ارمنی به نام خواجه ساطور ساخته شده است. در کتب تاریخی اشاره ای به این بنا نشده است یا حداقل بنده حقیر نتواستم مطلب درخوری یافت کنم. هرچه است شنیده ها و روایت هایی از اهالی قدیمی روستا میباشد.
خرم لات
لات واژهای گیلکی به معنای زمین هموار و ساحل رودخانه است. این واژه در برخی نامهای جغرافیایی گیلان دیده میشود مانند شبخوسلات یا خرم لات روستای رشت آباد در زمان حکومت صفویه خرم لات نام داشت که امروز نام لات در حاشیه سفیدرود از ناحیه خرم لات گرفته شده است. ماجرای نام خرم لات هم این است که روزی سپیدرود گویا طغیان میکند و رشت اباد (خرم لات) یعنی دوراه لولمان به طرف حمام قدیمی تا کیسم و دهکده رشت آباد (خرم لات) را باخود میبرد. بعد ها دو راه رشت آباد به طرف چولاب و ابراهیم سرا و سپس آستانه وصل شد.
حال چرا خرم لات رشت آباد شد؟ چون شغل اصلی مردم آن بافتن رشته ابریشم بود بنابراین این روستا به رشته آباد یا ( بافتن آباد ) معروف شد ناگفته نماند رضا شاه پل بزرگی بر روی رودخانه سفیدرود زد و این جاده فعلی را به آستانه وصل کرد. قبل از آن مردم با « نو » ( قایق ) یا «گامی » ( قایق بزرگتر برای حمل مسافر و بار ) برای عبور از رودخانه استفاده میکردند.
باتوجه به شنیده ها و استنباط از متون قدیمی قدمت روستای رشت آباد ( خرم لات ) به چیزی حدود پانصد سال میرسد.( مستند نیست ) خریدوفروش اصلی کالاها وبازارها همه در رشت آباد برپا وبرگذار میشد، بعدها شخصی به اسم ابراهیم خان چهارده ای روستایی به اسم لولمان را بنا کرد که امروزه بازار اصلی در آنجا برپا میشود.
( از کتاب لویی رابینو - دارالمرز ایران ) این ناحیه قطعا همان خرم لات است که احکام بیه پس و بیه پیش ( حاکمان شرق و غرب گیلان ) یکدیگر را ملاقات میکردند. به دلیل اینکه این منطقه دقیقا بین شرق و غرب گیلان است حاکمان شرق و غرب گیلان قرارهای ملاقت را در اینجا برپا میکردند. آخرین فرمانروای کوچصفهان که از خاندان اسمعیل وند بود، امیره مسعود / پسر نوع پاشا / پسر سالوک بود که پدرش در سال ۷۶۸ هجری قمری (برابر با ۷–۱۳۶۶ میلادی) درگذشت و خود وی نیز اندکی بعد به وسیلهٔ سیدعلی کیا از متصرفات خویش بیرون رانده شد. آنگاه کوچصفهان زیر سلطهٔ سادات لاهیجان قرار گرفت و بعداً این ناحیه عامل عمدهٔ کشمکشهای میان فرمانروایان فومن لاهیجان گردید.
آبادی ها و راه ها
در گذشته در این قلمرو « ده » به معنای متعارف کلمه وجود نداشت. آنچه را که در اینجا محله می نامیدند تعدادی مساکن متفرق بدون نقشه بود. به گونه ای که بین هر خانه تا خانه بعدی انبوهی جنگل و علفزار بود. خانه خانه که سرپناه اهالی بود، آن را معمولا بر روی پایه های بلند میساختند و گاهی بر روی تیرک های ضخیم که برروی زمین خوابانیده شده بود استوار میداشتند. بام عموما بر ستون هایی از چوب تکیه میزد که فضای میان ستون های چوبی و تیغه خارجی دیوار به ایوانی به نام «تلار» اختصاص می یافت. سقف خانه ها از کلوش ( ساقه برنج ) ساخته میشدند. در فصل های گرم سال تلار جایگاه مناسبی برای خوابیدن بود. نورهای خانه با چراغ های گل سوز تامین میدشدند و گرمای خانه توسط آتش و هیزم تامین می شد. با رشد جمعیت در روستا این خانه های تلاری جای خودشان را به خانه های جدید و شهری ساخت دادند.
تلمبار
تلمبار جایی برای نگهداری پیله ابریشم و کلا محصولات کشاورزی بود. سقف تلمبار نیز از کُلوش ساخته میشد. بعد از درو کردن برنج، به عبارتی «برنج درزها» را در انبار جمع میکردند تا در فرصتی مناسب خرمن کنند. برنجها با دست و داره ( داس ) بریده میشد و برروی ساقه ها گذاشته میشد تا خشک شود بعد از دو روز مشته های برنج را جمع آوری میکردند و تبدیل به یک «درز» برنج میشد. درزها را با «پیچ» ( ساقه برنج بافته شده، به عنوان ریسمان استفاده میشد ) می بستند و در تلمبار جمع میکردند.
لانه یا مرغدونی
لانه را نیز با ساقه های برنج و علفهای خشک شده میپوشاندند. ساخت لانه ها به گونه ای بود که مرغ ها از گزند راسوها و شغال ها در امان باشند. حیوانی به نام محلی «گنج بانوی» یا همان راسو با سوراخ کردن زمین و نفوذ به لانه میتوانست تلفات زیادی را به بار آورد.
سفیدرود
سفیدرود یا سپیدرود (به زبان گیلکی: اسپی بیه یا اسپی رۊد) دومین رود بلند ایران پس از رود کارون (با طول ۷۵۰ کیلومتر) و بزرگترین رود شمال ایران است که از ترکیب دو رود شاهرود و قزل اوزن که در شهر منجیل به هم میپیوندند شکل میگیرد و تا ریختن به دریای کاسپین ( کیاشهر ) عرض استان گیلان را میپیماید. ( تاریخ سرزمین ایران ، عباس پرویز ) و از روستای رشت آباد نیز عبور میکند. تنوع آبزیان : اوزون برون، سیترا ، ماهی سفید، کپور، اسبله، سفید کولی، سیاه کولی ، کاس کولی ، پولوت ، زردپر ، اردک ماهی بیشترین فراوانی را در سپیدرود به خود اختصاص داده اند. رودخانه سفیدرود از لحاظ مهاجرت و زاد و ولد آبزیان بخصوص گونه های ماهیان خاویاری و گونه های ماهیان استخوانی از رودخانه های منحصربه فرد در حوزه جنوبی دریای خزر میباشد. آبزیانی مانند قورباغه ، خرچنگ ، مارماهی ، لاکپشت ، مار ( غیرسمی ) ،میگو و ... هم از گذشته تا امروز به وفور در سفیدرود دیده شده اند.
چون قرآن مصرف ماهی های بدون فلس را برای مسلمانان حرام کرده است صید این قبیل ماهی ها به روس ها واگذار شده است. که هرساله به سواحل سفیدرود کرگانرود و نوارود می آیند. صیادان روسی پس از شور کردن ماهی استوروژن و تهیه خاویار کشتی های خود را از فراورده های صید زمستانی انباشته میکنند و راهی حاجی طرخان میشوند تا سال آتی ...( از کتاب سرزمین گیلان ، الکساندر خودزکو چاپ 1354 )
احداث بی ضابطه سدهای متعدد در بالادست و رودخانه های قزل اوزن و شاهرود سبب کم آبی این رود شده و این رودخانه که در گذشته حتی دارای قابلیت کشتیرانی کوچک و متوسط بود این قابلیت را از دست داده است. هر ساچین معادل 1/949 متر رشت از طریق نهر خمام رود که از نزدیکی شهر میگذرد با سفیدرود مربوط است تا آنجا که با استفاده از این نهر و سفیدرود ممکن است مال التجاره ها را تا پل منجیل حمل کرده و از ان طریق به قزوین و سراسر ایران رسانید.( کتاب سرزمین گیلان صفحه 1354سال 55 )
تاثیرات سفیدرود بر روستای رشت آباد
در استان گیلان روستاهایی که درحاشیه سفیدرود واقع شده اند بیشترین مزیت ها را نسبت به سایر روستاها دارند. زمین های حاصلخیز - شغل صیادی - زمین های پوشیده از علف و درخت - ارتباط مناسب با روستاهای اطراف و ... در پیچ و تاب و جنبش گردابهای نو امید و پایمردی به گذشته نقش بود فریاد مردها و دلیران دیلمی پیداست در سرود و سکونت سپیدرود به روایت اهالی روستای رشت آباد و روستاهای اطراف مانند چولاب که در حاشیه سپیدرود قراردارند آب این رود در سالهای دور ( دهه 40 و 50 شمسی ) بسیار پرخروش تر و عمیق تر بود. به گونه ای که اگر طفیان میکرد بسیاری از خانه ها و زمین های کشاورزی را خراب میکرد و با خود میبرد. این رود خروشان با تمامی خشونت گهگاهی که داشت جولانگاهی بود برای صیادانی که از دور و نزدیک به این روستا می آمدند. بسیاری از اهالی روستا مایحتاج زندگی خود را از این رود بدست می آوردند. ابزارهایی که برای صید ماهی و کولی مورد استفاده قرار میگرفت « سالی » «تور» «قلاب» بود. کم کم با پایین آمدن آب سپیدرود روش های دیگری مانند درست کردن « تاش » ( قسمت کم عمق و سنگچین سپیدرود، که ماهی و کولی برای تخم ریزی به آنجا می آید ) نیز مورد استفاده قرار میگرید. حمل مسافر با «نو» یا «گامی» به طرف دیگر رودخانه از مشاغل دیگری بود که انجام میشد.
اواخر دوره قاجار بازارهای هفتگی در رشت آباد برگزار میشد و مردم برای خرید و دادو ستد باید از عرض رودخانه عبور میکردند. در مجاورت روستای رشت آباد آنطرف سفیدرود دهی بود به نام محلی « قاضی کَله » که احتمالا قضات و حَکَم در آنجا سکونت داشتند و این اسم را از این رو به آنجا نهادند. سپیدرود گاهی نیز حوادث تلخی مانند غرق شدن افراد را با خود همراه داشت. که هنوزم شاید یادآور خاطرات تلخی برای برخی از اهالی محل باشد.
دوران ارباب رعیتی رشت آباد
نظام اقتصادی دوران صفویه بر مبنای زمینداری بزرگ بنا شده بود همین امر از دوره صفویه به قاجار نیز منتقل شده بود. نظام زمینداری گیلان در دوران قاجار مبتنی بر نظام ارباب رعیتی بود. که متشکل از دو طبقه مالک ( ارباب ) و دهقان ( رعیت،زارع ) بود. ارباب مالک زمین ، آب ،بذر ، گاو یعنی وسایل تولید بود و در امر تولید شرکت نداشت. در روستای رشت آباد نیز خان ها و اربابانی بودند که زمین های زراعی بسیاری داشتند و مردم بر روی زمین های آنها کار کار میکردند. به گفته اهالی قدیمی حتی اربابانی از کیسم و چهاره نیز بر زمین های رشت آباد سلطه داشتند.
فرزند آوری
وقتی به تعداد فرزندان پدران و مادربزرگانمان مینگریم میبینیم که درآن زمان فرزند آوری نوعی مُد محسوب می شد. به گفته مادربزرگم حتی جنبه چشم و هم چشمی نیز داشت. البته ناگفته نماند که عقیده داشتند هرچه فرزند بیشتر باشد کارهای مزرعه و کشاورزی و دامداری راحت تر میشود.
ادامه دارد ....
به نام خدا
هرسال در روستای رشت آباد خانه های زیادی ساخته میشود که این نشانه ی پیشرفت این روستا میباشد. تا زماني که وضعيت روستاها از نظر اقتصادي نامطلوب باشد و خدمات رساني کامل نباشد،مهاجرت از روستاها به شهرها وجود دارد. این جمله بیانگر این است که روستای ما از نظر امکانات و زیباییهای محیطی در شرایط بسیار خوبی قرار دارد که تعداد خانه ها و افراد این روستا هرساله بیشترو بیشتر میشود. زیاد شدن تعداد جمعیت در روستای رشت اباد نه تنها باعث پسرفت ویا راکت ماندن این روستا نمی شود بلکه با ورود فرهنگها و عقاید مختلف به این روستا سطح فرهنگی ، اجتماعی ، رفاهی، .... دراین روستا بالاتر میرود. در روستایی که امکانات نباشد مهاجرت افراد روستا وجوانان صورت میگیرد ، مهاجرت روستائيان به شهر تنها موجب تغيير مکان جغرافيائى نيست، بلکه همواره با تغيير شغل مهاجر و تحرک اجتماعى همراه خواهد بود. يک روستائى که اجتماع ده را ترک مىکند و به شهر مىآيد، در بسيارى موارد به تدریج زمین ها و املاک خود را میفروشد. مهاجرت روستائيان به شهر همواره با ترک زمين ، گريز از روستا ، رها کردن شغل کشاورزى و فروش املاک و زمین های کشارزی همراه بوده و آسيبهاى فراوانى براى جامعه به بار آورده است. همانطور که تعداد افراد روستا بیشتر میشود و ساخت و ساز خانه ها افزایش میابد به همان اندازه باید امکانات رفاهی برای اهالی درنظر گرفته شود.
( نویسنده : س.ک )
دهم اسفند 1391